روزنوشت مهدی زارع پور

مشاور مدیریت مشهد


هفته طلایی که ساختم!

پیامی دریافت کردم که غیر مستقیم، توهین‌آمیز بود! یک آدم که تازه در جایگاهی که حسرتش را داشته نشسته، تصوراتی در ذهن خود ساخته و بر اساس آن، تصمیماتی گرفته که قرار بود من را درگیر کند؛ اینجا لازم شد فکر کنم. تصمیم گرفتم ده روز طلایی برای خودم طراحی کنم تا موضوع عوض شود. در حقیقت، این ده روز برای من یک سرمایه‌گذاری بسیار ارزشمند معنوی شد. در این ده روز، وب‌سایت رُهام را زیرساختی اصلاح کردیم؛ مقاله‌های جدیدی قرار دادیم، جلسات عقب افتاده را سامان دادیم و یک دوره آموزشی هم تعریف کردیم. تمام این دستاوردها برای یکسال یک نفر معمولی کافی است. در این میان، کتابی که مدت‌ها معرفی شد اما وقتی برایش نداشتم را خواندم و حتی نکات طلایی آن را با چهار رنگ برای خودم یادداشت کردم. توانستم چندین ساعت سخنرانی و فایل‌های آموزشی آدم حسابی‌ها را بشنوم و تقریباً شب گذشته به این نتیجه رسیدم که تا آخر سال با این ده روز، بیکار شدم و باید برای خودم کار جدید بتراشم. در ادامه آنچه می‌نویسم، نه دستورالعمل است، نه پیشنهاد و نه راه‌حل! فقط یک الگو معرفی می‌کند برای افرادی که واقعاً به فکر بهره‌وری و لذت بردن از زندگی هستند.

 

گروگان گیری مجاز برای رشد شخصی

چند نکته که در این ده روز به من کمک کرد:

۱. از موبایل دور ماندم؛

۲. چون قبل از این ده روز، هدف داشتم، توانستم در این ده روز، برنامه‌ریزی دقیق داشته باشم در غیر اینصورت (اگر هدف نبود)، برنامه‌ریزی بی‌معنا بود؛

۳. از فضای سمّی و غبارآلود که ذهنم را درگیر کند، دور ماندم حتی اگر به بهای ناراحت شدن عزیزانم تمام شود؛

۴. بیش از ۱۰،۰۰۰ کلمه نوشتم که این باعث شد ذهنم به شدت آرام بگیرد و جا برای چیزهای جدید باز شود (بنویسید!)؛

۵. از نور، هوای تازه و بودن کنار گربه‌هایم لذت بردم. گربه‌ها در لحظه زندگی می‌کنند و وقتی با آن‌ها وقت میگذارنی، در لحظه بودن را احساس می‌کنی؛

۶. تصمیمات ساختاری گرفتم که بعداً در موردش خواهم نوشت و این تصمیمات ساختاری اگر نبود، ده روز طلایی نمی‌شد؛

۷. از فضای کافه و… فاصله گرفتم؛ ۷۲ ساعت کامل در خانه بودم تا بتوانم ذهنم را منسجم کنم؛

۸. دور ماندن از “اینستاگرام”؛ اینستاگرام در ظاهر یک ابزار مفید برای دیده شدن و کسب درآمد است که در واقعیت، باتلاقی برای عقب ماندن شده تا انبوه فرصت را از دست بدهیم. تعجب من از افرادی است که به اسم “مشاور”، “بیزینس کوچ”، “منتور” و… در این فضا تلاش می‌کنند “در الگوریتم قرار بگیرند”. این پارادوکس وحشتناک است.

 

اینستاگرام!

مشاوری که برای اینستاگرام سناریو می‌نویسد، فیلم ضبط می‌کند، کلیپ می‌سازد و… خیلی بیکار است. در حقیقت مشاور نیست؛ فردی است که یکسری نکات قدیمی و درهم را در مغز خود جمع کرده، تلاش می‌کند به خورد این و آن بدهد. اگر بخواهید مشاور واقعی باشید، فرصتی که صرف سناریو نویسی، هشتگ نویسی، ضبط کلیپ و… می‌کنید را صرف مطالعه، تحقیق، آموزش و… می‌کنید تا حرف جدید داشته باشید نه اینکه یکسری مطالب از گوگل کپی کنید، به آن رنگ و لعاب داده، منتشر کنید به امید اینکه یک نفر پیدا شود با دیدن این مطالب قدیمی و بدرد نخور که اکثراً لاطائل هستند، بگویید واو! کلید مشکلات من در دست این دانشمند است.

من خودم در حد یک “ابزار” فعال اینستاگرام هستم. با تندترین لحن ممکن در حالیکه کامنت‌ها را بسته‌ام، مطالبی که “خودم دوست دارم” را منتشر می‌کنم نه مطلبی که “فالوور” دوست دارد. در سه ماه قبل، حدود هفت هزار را نفر را ریموو کردم و پیج را به حالت Private باز گرداندم؛ من اینفلوئنسر یا بلاگر نیستم که بخواهم روسری به سر کرده، دامن بپوشم و با حرکات موزون، در الگوریتم قرار بگیرم. حقیقت امر، مدیری که در Explore اینستاگرام دنبال “مشاور” باشد، نه از مشاوره چیزی فهمیده نه از مدیریت و کسب و کار.

به شما قول می‌دهم اگر آنلاین شاپ و… ندارید و فقط در اینستاگرام هستید چون بقیه هستند، با فاصله گرفتن از این فضای سمّی، تحولی در زندگی خود شکل می‌دهید. هر یکساعت فعالی در اینستاگرام، حدود ۱۲۰ محتوای متنوع به ذهن من و شما فرو می‌کند و بعد از تماشای این ۱۲۰ محتوا، انتظار دارید بتوانید متمرکز روی اهداف و برنامه بمانید؟! اگر خودتان را دوست دارید، از قانون گروگانگیری مجاز استفاده کنید.

گوشی تلفن همراه خود را در حالت سکوت قرار داده، داخل کشو میز گذاشته و بروید دنبال کارهای عقب افتاده‌ای که دارید؛ بروید فیلم خوب ببینید؛ کتاب خوب بخوانید؛ قدم بزنید؛ آسمان را نگاه کنید؛ برای گربه‌های بیرون آب و غذا بگذارید؛ خانه را مرتب کنید و…!

این ده روز طلایی، به لطف گروگانگیری مجاز بود.

پایان

پنج‌شنبه ۱۵ شهریورماه ۱۴۰۳

ساعت ۱۳:۴۶

 

مهدی زارع پورمشاهده نوشته ها

من، مهدی زارع پور هستم. علاقمند یا بهتر است بگویم، عاشق علم و هنر مدیریت؛ با تأسیس رُهام سپهر تابان، تلاش دارم تا به کمک کار تیمی، بهره گیری از تجارب ارزنده دنیا و تخصص مدیریت، به ثروت آفرینی هرچه بیشتر کسب و کارهای کوچک و متوسط ایرانی، کمک کنم.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *