عزت نفس چه تأثیر بر مسیر شغلی دارد و برعکس؟

محیط کار و عزت نفس | آموزش های کاربردی مدیریت


محیط کار و عزت نفس

پیش نیاز این آموزش، مطالعه‌ی دقیق “ماجرای عزت نفس” است پس اگر هنوز به مطالعه ماجرای عزت نفس نپرداخته‌اید، این مطلب ممکن است کمک چندانی به شما نکند. همچنین، اگر تصمیم راسخ برای پرداختن به موضوع کلیدی عزت نفس دارید، حتماً پرسشنامه عزت نفس را برای خود تکمیل و پس از آن، به مباحث عزت نفس ورود کنید.

احساس ارزشمندی

ساده، مختصر و مفید، احساس ارزشمندی یعنی آن تصویری که از خودمان در عمق وجود خویشتن داریم و بر اساس همین تصویر، خودمان را ارزیابی می‌کنیم. مثلاً اینکه من تا چه اندازه خود را لایق احترام می‌دانم، یک بحث کاملاً درونی است. با چند مثال ساده، تلاش می‌کنیم احساس ارزشمندی را برایتان شفاف‌تر کنیم. تصور بفرمایید پس از مدتی، توانسته‌اید اتومبیل دلخواه خود با همان رنگ و در همان تیپ مورد نظر را خریداری کنید. برخورد شما با این خودرو چگونه است؟ عده‌ای حتی تا مدت‌ها، پلاستیک صندلی و آفتاب‌گیر خودرو را باز نمی‌کنند که مبادا از نو بودنش کاسته شود یا آسیب ببیند. افراد حساس‌تر، بدنه خودرو را سرامیک می‌کنند یا کاور می‌کشند تا سلامت و کیفیت رنگ آن ماندگارتر باشد. مجموعه این اقدامات، به معنای احساس ارزشمندی ما برای خودرو است.

اکنون این سؤال مطرح می‌شود که ما تا چه اندازه مراقب خود هستیم و برای خویشتن خود، احترام و ارزش قائل می‌شویم؟ لازم نیست به مسائل پیچیده برای پاسخگویی فکر کنید. نوشابه، فست فود، سیگار، قلیان و…، برای سلامت بدن مفید است یا مضر؟ اگر مضر است و ما برای خودمان ارزش قائل هستیم، چرا “پول می‌دهیم”، تا چیزی مصرف کنیم که می‌دانیم به ما ضرر می‌زند؟ در مثال قبل، آیا شما حاضرید با شوینده‌ای خودروی محبوبتان را بشویید که روی آن نوشته برای رنگ خودرو مضر است؟ آیا حاضرید نرم‌افزاری روی گوشی موبایلی که تازه خریده‌اید نصب کنید که مشکوک به مخرب بودن است؟ پس چطور به راحتی خود را در معرض آسیب‌های محیطی قرار می‌دهیم؟ احساس ارزشمندی و احترام به خود، با همین متر و معیارهای ساده قابل اندازه‌گیری است، لازم نیست کارهای پیچیده کرده یا آزمون‌های چندلایه شرکت کنیم. یکی از نکات مهم دیگر که در افزایش احساس ارزشمندی برای خودمان مؤثر است، میزان دست یابی به اهدافی است که تعیین می‌کنیم. اگر در انتخاب هدف، برنامه‌ریزی برای تحقق آن و مجموعه اقداماتی که لازم است، تعلل کنیم یا دقت لازم را نداشته باشیم، پس از مدتی که دائم با عدم تحقق اهداف مواجه شویم، خود به خود احساس ارزشمندی کاهش دارد و گاهی آنقدر شدید می‌شود که به خودمان توهین کرده و در شرایط خطرناک آن، حتی به خود آسیب وارد می‌کنیم.

مثلاً ممکن است کتاب‌های خود را دور بریزیم، مجسمه‌های ساخته‌ایم بشکنیم، یادداشت‌های خود را پاره یا Delete کنیم، دستمان را با آتش سیگار بسوزانیم و سایر اقدامات مشابه. نخستین پارامتر تأثیرگذار در رشد عزت‌نفس، احساس ارزشمندی است که باید مراقب آن باشیم. محیطی که آنجا مشغول به کار هستیم، یکی از عوامل تأثیرگذار مستقیم بر احساس ارزشمندی ما و در نتیجه، تحت‌الشعاع قرار گرفتن عزت‌نفس است. آیا در این محیط، با افراد محترمانه تعامل می‌شود؟ آیا به افراد اطمینان و اعتماد دارند؟ آیا آموزش، تفویض اختیار، مشارکت در تصمیم‌گیری و… دیده می‌شود؟ آیا ساز و کاری برای جمع‌آوری ایده‌ها وجود دارد؟ آیا عملکرد افراد با خودشان مقایسه می‌شود یا نسبت به دیگران؟ آیا در کسب و کار، رقابت ایجاد شده است؟ مثلاً هر پرسنلی که بیشتر بفروشد، پاداش تصاعدی می‌گیرد یا هر همکاری که خطای همکار دیگر را گزارش کند، مرخصی تشویقی خواهد گرفت.

آیا مدیر/سرپرست ما، خودش از عزت‌نفس مناسبی برخوردار است؟ آیا سازمانی که در آنجا مشغول به کار هستیم، برای مشتری احترام قائل است؟ آیا نحوه‌ی تعامل کسب و کار با تأمین‌کننده و…، مبتنی بر اعتماد، صداقت و رابطه بلند مدت است؟ پاسخ تمام این پرسش‌ها و مجموعه‌ای دیگر از سؤال‌هایی که در اینجا ذکر نشده، تعیین می‌کنند که آیا فضایی که آنجا مشغول به کار و فعالیت هستیم، بر عزت‌نفس ما تأثیر مثبت دارد یا منفی؟ در پایان، مجموعه این سؤالات را دسته‌بندی شده در اختیار شما قرارداده‌ایم که لازم است برای درک بهتر، ابتدا تمام این مقاله را با حوصله و دقت مطالعه فرمایید و سپس به سراغ سؤالات بروید.

احساس توانمندی

توانمندی را گاهی و در برخی از منابع، با “مهارت” یکی می‌دانند (م). این تعریف، یک نکته جذاب دارد. هیچ انسانی نمی‌تواند به‌صورت کلّی ادعا کند که من آدم توانمندی هستم. چرا؟ بلافاصله این سؤال مطرح می‌شود که در چه چیز یا چیزهایی توانمند هستی؟ پس می‌بینیم که توانمندی، یک متغیر وابسته است یعنی برای کامل شدن، نیاز به مشخص کردن جمله دارد. به‌عنوان مثال، من در نوشتن مقاله‌های کوتاه توسعه‌فردی توانمند هستم. شما ممکن است در طراحی جواهر، جوشکاری CO2، برنامه‌نویسی، تحلیل داده، طراحی وب‌سایت، رانندگی با کامیون، خلبانی ایرباس و… توانمند باشید.

اگر مقاله “ماجرای عزت‌نفس” را خوانده باشید، به یاد خواهید آورد که احساس توانمندی، بی‌شباهت با “اعتماد به‌نفس” نیست. آنجا نیز به همین مورد اشاره شد که ما نمی‌توانیم به‌صورت کلّی ادعا کنیم که “اعتماد به‌نفس یالا یا پایینی” داریم چرا که بی‌مفهوم است. اعتماد به‌نفس یک پسوند دارد و بدون پسوند، ناقص است. دقیقاً همانطور که توانمندی باید پسوند داشته باشد:

اعتماد به نفس / توانمندی در … (پسوند)

برای روشن شدن بهتر مفهوم، پیشنهاد می‌کنیم روی یک کاغذ سفید، تمام کارهایی که بلدید انجام دهید را بنویسید. به تصویری که در ادامه آمده توجه کنید، این یک نمونه لیست برداری از کارهایی که است که یک نفر فرضی، بلد است انجام بدهد. حالا که مشخص کردید که چه کارهایی بلد هستید، با توجه به میزان مهارتتان در این کار، از ۰ تا ۱۰۰ به خود نمره بدهید. برای اینکه فرآیند را راحت‌تر انجام دهید، ما کاربرگی را تهیه کرده‌ایم که بدون نیاز به هیچگونه تغییر، فقط کافی است آن را پرینت (قطع A4) گرفته و تکمیل کنید؛ برای دریافت رایگان کاربرگ سنجش توانمندی، اینجا کلیک کنید. اکنون به شرط تکمیل دقیق کاربرگ، دو اتفاق برای شما رخ داده است:

الف. به‌صورت دقیق و شفاف، وضعیت مهارت‌های خود را مشخص و مکتوب کردید؛

ب. تا حد قابل توجهی می‌دانید که باید روی کدام مهارت یا مهارت‌ها، بیشتر سرمایه‌گذاری کنید.

به‌عنوان مثال ممکن است شما در ویرایش و تدوین ویدیوهای فضای مجازی، بسیار توانمند و ماهر هستید اما متوجه شده‌اید که وقتی فردی به‌خاطر کیفیت کار و این مهارت با شما ارتباط برقرار می‌کند، پس از مدت کوتاهی دیگر مراجعه نکرده و اغلب افراد، فقط یک مرتبه با شما همکاری می‌کنند. اگر صادقانه و بی‌طرف این کاربرگ را کامل کنید، ممکن است متوجه شده باشید که در مهارت تعامل یا هوش هیجانی، نمره خوبی دریافت نکرده‌اید که همین باعث شده مهارت ویرایش و تدوین ویدیویی که دارید، زیر سایه این موضوع، کم کم کمرنگ شود که خوب نیست؛ چون کاهش استفاده از مهارت، به معنای کاهش حس توانمندی یا ارزشمندی است که منجر به کاهش کیفیت عزت نفس خواهد شد (با خود می‌گویید من که اینقدر کار بلد هستم باید بیکار باشم، فلانی که نصف من هم بلد نیست، کلّی پروژه و سفارش دارد).

لیست توانمندی های من

رسم نمودار برای خودمان

یک نمودار ساده که دو محور احساس ارزشمندی و احساس توانمندی دارد را رسم کنید، بر اساس چند پرسش ساده زیر، به محیط کار فعلی خود (حتی اگر خویش‌فرما هستید) امتیاز داده و موقعیت آن را روی نمودار مشخص کنید. این کار باعث می‌شود درک بهتری از واقعیت‌های جاری در محیط پیرامون خود داشته باشید و اگر گاهی دچار خود تخریبی یا خود انتقادی شدید، به این نمودار هم گوشه چشمی داشته باشید تا همواره خودتان را مقصر نپندارید و سهمی هم برای محیط قائل شوید. همچنین، اگر به فکر تغییر شغل هستید، این نمودار می‌تواند در تصمیم‌گیری شفاف‌تر، به شما کمک کند.

زندگی ما حداقل از دو جزء مهم تشکیل شده است، زندگی شخصی + زندگی حرفه‌ای. هر کدام از این دو بخش، زیرمجموعه‌های مختلفی دارد که موضوع بحث این مقاله نیست و فقط کافیست دقت کنید که برخلاف رویکرد روانشناسی زرد که تأکید دارند همواره باید انگشت اتهام را به سمت خودمان بگیریم، یک بخش ماجرا ما هستیم و بخش دیگر محیط. البته در نهایت، این خود ما هستیم که اگر در محیط خوبی نبودیم باید تلاش کنیم جایمان را عوض کنیم اما گاهی توانش را نداریم و باید بیاموزیم که چطور اثرات این محیط بر خودمان را مدیریت یا کنترل کنیم.

محیط شغلی بد یا خوب، می‌تواند بر کیفیت زندگی شخصی تأثیر بگذارد و بدیهی است که از آن تأثیر هم می‌پذیرد. یعنی ممکن است خواب ناکافی در اثر تفریح بیش از اندازه در زندگی شخصی، کیفیت زندگی حرفه‌ای من را کاهش دهد و بعد از اینکه در محیط کار با جریمه یا هر نوع بازخورد منفی مواجه شدم، کیفیت زندگی شخصی‌ام نیز کاهش پیدا کند! به همین دلیل لازم است نسبت به هر دو محیط (زندگی شخصی و زندگی حرفه‌ای)، حساس باشیم. موضوع این یادداشت نیز عزت نفس و مسیر شغلی است. یعنی همانطور که کیفیت عزت‌نفس ما در مسیر شغلی مؤثر است، محیط فعلی کار ما نیز بر عزت‌نفس تأثیر دارد.

پرسش‌ها

پاسخ هر پرسش را با نمره‌ای بین ۰ تا ۱۰ مشخص کنید؛ ۰ یعنی مطلقاً خیر و ۱۰ یعنی عالی و کاملاً موافق.

محور افقی: احساس توانمندی یا اعتماد به نفس

آیا مدیر/سرپرست من، از تمام توانمندی‌هایم مطلع است؟

آیا سازمانی که آنجا مشغول به کارم، برنامه‌ای برای افزایش مهارت‌های من دارد؟

آیا مشتریان سازمان، احساس خوبی به برند و کسب و کار ما دارند؟

آیا تسویه حساب سازمان با تأمین‌کننده و…، منصفانه، به‌موقع و صادقانه است؟

آیا در زمان بروز مشکل یا معضل، مدیر / سرپرست، مستقیم دخالت می‌کند؟

آیا پاداش در کسب و کاری که فعال هستم، جایگاه مشخص و قابل اتکا دارد؟

آیا جو و محیط کار، تا حد قابل توجهی به وضع روحی مدیر / سرپرست بستگی دارد؟

آیا در محیط کار ما، تعدیل نیرو یا اخراج ناگهانی رخ داده است؟

آیا سیاست کسب و کار، جذب افراد توانمند و متخصص است؟

آیا می‌توانم آینده مشخص و رو به رشدی برای خودم در این سازمان تصور کنم؟

محور عمودی: احساس ارزشمندی

آیا جلسات منظمی برای بررسی وضعیت کسب و کار با مدیر/سرپرست داریم؟

آیا در صورت ثبت شکایت توسط مشتری، قبل از واکنش نشان دادن توسط مدیر/سرپرست، حرف ما شنیده می‌شود؟

آیا در جزییات کاری ما توسط مدیر/سرپرست، دخالت می‌شود؟

آیا شرح مسئولیت مشخصی برای ما تدوین شده است که بر همان مبنا، اختیارات داشته باشیم؟

آیا در کسب و کار ما، ارزیابی عملکرد غیرمقایسه‌ای با دیگران وجود دارد؟

آیا احساس اطمینان شغلی داریم؟

آیا فرآیند تعیین حقوق و دستمزد، روشن است؟

آیا خارج از ساعت کار، موظف به در دسترس بودن هستیم در حالیکه در قرارداد قید نشده است؟

آیا برای دریافت مرخصی، چالش جدی داریم؟

آیا تصمیم مدیر / سرپرست، می‌تواند تصمیم‌های تیم را تغییر دهد؟

تعیین موقعیت

جمع بندی

گاهی اوقات شرایط موقت در کسب و کار باعث می‌شود از توسعه مهارت‌های خود غافل شویم؛ حقوق و دستمزد بالا، جشن‌های فصلی، تغییر و تحول یا از این دست اتفاق‌ها، یک امیدواری کاذب یا دایره امن موقت ایجاد می‌کند که فکر می‌کنیم قرار است اوضاع همواره همینگونه بماند در نتیجه، از سرمایه‌گذاری روی خودمان غافل می‌شویم. گاهی نیز محیط کار سمّی که هر روز با چالش‌های شخصی، خاله‌زنک بازی و… مواجه هستیم، ممکن است اینطور القا کند که ما مشکل داریم، افسرده هستیم، توانا و دانا نیستیم. همکاران حسود، مدیر احمق یا کوتوله، محیط کار پر تنش که در آن هیچ احترامی برای مشتری، تأمین‌کننده و… قائل نیستند، کم کم ما را مانند مرداب در خود فرو می‌برد و محیط کاری پویا که در آن توسعه فردی همکاران در اولویت قرار دارد، مدیران خودشان پرچم‌دار آموزش و تغییر هستند، می‌تواند ما را تصاعدی رشد بدهد.

در این مقاله چند پرسش مطرح شد تا بتوانید تقریبی، موقعیت تأثیرگذاری کسب و کار بر عزت نفس خود را مورد سنجش قرار داده و اوضاع را کمی برای خودتان شفاف‌تر کنید. به کمک این نمودار، خواهید توانست حتی فرصت‌های فراموش شده یا مسکوت سازمان خود را شناسایی کرده و برای آن‌ها، طرح پیشنهادی تنظیم کنید.

از سوی دیگر، لازم است توجه داشته باشیم که برای پیشرفت شغلی یا ایجاد کسب و کار جدید، همه چیز در محیط اطراف ما، دیگران و… خلاصه نمی‌شود؛ سبک زندگی، دوستان، نحوه سپری کردن اوقات فراغت و… از عواملی است که تأثیر مستقیم بر کیفیت وضعیت شغلی ما خواهد داشت. اسکرول کردن بی‌هدف در اکسپلور اینستاگرام، تماشای ویدیوهای بی‌محتوا در یوتیوب، تماشای تلویزیون، دنبال کردن افراطی اخبار، کامنت خواندن، آهنگ غمگین گوش دادن و…، ارزشمندترین دارایی ما را گرفته و سبب می‌شود به مرور احساس کنیم عقب افتاده‌ایم؛ احساس ارزشمندی و توانمندی در ما کاهش یافته چون زمانی برای آن‌ها صرف نکرده‌ایم و در نتیجه، عزت نفس خود را مورد حمله قرار می‌دهیم. عزت نفس که لطمه ببیند، خیلی سریع درهای افسردگی، از دست دادن فرصت، منزوی شدن، افت تحصیلی و شغلی، بی‌حوصلگی و… به روی ما باز خواهند شد. پس از اینکه لیست مهارت‌های خود را استخراج کردید و به پرسش‌های این مقاله پاسخ دادید، به این فکر کنید که آیا این مسیر، شما را به هدف بزرگ خود می‌رساند یا خیر؟

به یاد داشته باشیم که اگر محیط کار خود را با دقت انتخاب نکنیم و آنجا، عزت نفس ما را از طریق کاهش احساس ارزشمندی یا تأثیر منفی بر احساس توانمندی، خدشه‌دار کند، مسیر شغلی که قرار است در آینده طی کنیم نیز با بحران مواجه خواهد شد و اگر در زندگی شخصی، سبک زندگی و عادات روزانه، تغییرات سازنده در راستای بهبود عزت نفس انجام ندهیم، آسیب به عزت نفس، مسیر شغلی فعلی ما را حتی اگر در بهترین شرایط ممکن فعال باشیم، با تهدید جدی مواجه خواهد ساخت.

مهدی زارع پورمشاهده نوشته ها

من، مهدی زارع پور هستم. علاقمند یا بهتر است بگویم، عاشق علم و هنر مدیریت؛ با تأسیس رُهام سپهر تابان، تلاش دارم تا به کمک کار تیمی، بهره گیری از تجارب ارزنده دنیا و تخصص مدیریت، به ثروت آفرینی هرچه بیشتر کسب و کارهای کوچک و متوسط ایرانی، کمک کنم.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *