چرا مهارتهای نرم برای ما مهم است؟
تصور کنید برای خرید آب آشامیدنی به سوپرمارکت مراجعه کرده و در یخچال آنجا، پنج برند مختلف آب آشامیدنی میبینید. محتوای همهی آنها تا حدودی شبیه هم است (با اندکی اختلاف در میزان سختی، املاح و…) و شما هم تشنه هستید. سه پارامتر اصلی در انتخاب شما تأثیر میگذارد: برند، ظاهر یا بستهبندی، قیمت. جالب است بدانید همین سه شاخص، در انتخاب پزشک، وکیل، معلم، مشاور و حتی تعمیرکار خودرو نیز مؤثر است. مثلاً برای ما مهم است که به چه وکیلی مراجعه میکنیم؟ آیا سایر مراجعین از عملکرد و کیفیت کار او رضایت داشتهاند؟ آیا تخصص در حوزهای خاص دارد؟ و بهصورت کلی، بِرَند (Brand) او چه تصویری در ذهن ما تداعی میکند؟ سال ۱۳۹۶ در یک پرونده حقوقی، به وکیلی مراجعه کردم که از طرف یکی از آشناها معرفی شده بود. جناب وکیل در تمام جلسات دادگاه، ساکت بود و میگفت الان زمان خوبی برای صحبت نیست تا اینکه بالاخره در آن پرونده که همه چیز روشن و شفاف علیه طرف مقابل بود، من محکوم شدم و این موضوع تا مدت زیادی به طنز خانوادگی تبدیل شده بود! همه میگفتند این پرونده آنقدر شفاف بود که اگر خودت تنها در جلسات حاضر بودی، حداقل محکوم نمیشدی.
همینکه در جمع خانوادهی من، همه آقای وکیل را به این موضوع شناخته بودند، باعث شد “تصویر نامطلوب” از اسم و برند شخصی ایشان (وکیل) در ذهن تعداد زیادی مخاطب شکل بگیرد. حتی عدهای به طنز، ماجرای پرونده من را در محافل دیگر تعریف میکردند تا اطرافیان سرگرم شده و بخندند که همین یعنی تبلیغ منفی برای پرسونال برندینگ آن وکیل.
آقای وکیل، اتفاقاً اطلاعات حقوقی بسیار عالی داشت (یک قاضی ایشان را معرفی کرده بود) اما چون در مهارتهای نرم ضعف داشت، نمیتوانست از این دانش و مهارت سخت، به خوبی و مؤثر بهره بگیرد. این مقدمه، اهمیت مهارتهای نرم در نتیجه پرونده و پرسونال برندینگ وکیل را تا حد قابل قبولی روشن ساخت.
مهارت نرم چیست؟ پرسونال برندینگ چه لزومی دارد؟
مهارت نرم، مفهومی در مقابلِ (روبرو) مهارت سخت است. مهارت سخت، آن دسته مهارتهایی است که بهصورت عینی، تخصصی و حرفهای، در قالب کار با ابزاری مشخص، نمود یافته و معمولاً قابل اندازهگیری است یا در دانشگاهها و مراکز آموزشی، بهعنوان یک رشته تخصصی، آموزش داده میشود. مانند برنامهنویسی، وکالت، مهندسی مکانیک، ماشین ابزار، برق صنعتی و…؛ در نقطه مقابل، مهارتهای نرم به حوزههای شخصیتی، روانی و غیر ملموس مرتبط است. در حقیقت، مهارتی که سخت نباشد، نرم است! مانند مهارت مذاکره، مهارت حل تعارض، مهارت تفکر سیستمی، مهارت نامه نگاری، مهارت سخنرانی، مهارت معلمی، مهارت تصمیمگیری، مهارت نه گفتن و امثالهم. من و شما ممکن است در یک مهارت سخت (مثلاً وکالت)، از اطلاعات بالا، دقیق، بروز و جذابی بهرهمند هستیم اما چون مهارت نرم مانند تعامل، شبکهسازی، گفت و گو، آموزش پذیری، تفکر انتقادی و را در سطح پایینی داریم، نمیتوانیم از تمام مهارت سخت خود بهره بگیریم و اتفاقاً فردی که رقیب ما است اما مهارت نرم بهتری دارد و در مهارت سخت، از ما پایین تر است، نتیجه بهتر میگیرد و این بر عزت نفس ما تأثیر منفی میگذارد. اجازه بدهید به همان مثال خودم از آقای وکیلی برگردیم که نتیجه پرونده را هنرمندانه علیه من تغییر داد! ایشان وکیل پایه یک دادگستری است، عضو کانون وکلا، دارای پروانه وکالت، بهره مند از تجربه و… است اما زمانی را صرف مهارتهای نرم خود نکرده است به همین دلیل، تعداد کمی از افراد (آن هم شانسی) متوجه دانش و توان او میشوند اما اغلب، برند ایشان را ضعیف ارزیابی کرده و به مرور، نرخ مراجعه به او، کاهش دارد. نکته مهم این است که “پرسونال برندینگ”، به سادگی قابل ترمیم نیست؛ برای درک بهتر، تصور کنید کمپوتی که خریداری کردید، کپک زده یا تلخ باشد، آیا حاضر هستید رب، مربا و سایر محصولات آن برند را مجدد خریداری کنید؟ چقدر زمان لازم دارد که اعتماد شما به آن برند باز گردد و ترمیم شود؟ آقای وکیل، چطور میتواند من را قانع کند که در پرونده دیگر، به او مراجعه کنم؟
لزوم پرسونال برندینگ، در رقابتی شدن بازار است. همین امروز، حدود ۳،۰۰۰ وکیل پایه یک دادگستری در خراسان رضوی فعال هستند. دقیقاً چرا باید یک شهروند، از بین این سه هزار وکیل، شما را انتخاب کند؟
هر فرد در این تصویر، چه ذهنیتی در شما ایجاد میکند؟
دانلود فایل PDF پاورپوینت ورکشاپ
دانلود فایل PDF کاربرگ ورکشاپ
بدون دیدگاه