مدیران سمّی و مدیریت آنها!
رفتار یک مدیر بد و مسموم، کارمندان را دچار خشم، ناامیدی و بی انگیزگی می کند. شانتال واندر ورست، در کتاب مدیریت سمی خود، ویژگی های یک مدیر مضر و راه های سم زدایی در مقابل آنها را مطرح کرده است. همه ما حداقل یک مدیر بد را می شناسیم. یک مدیر استبدادگر، ناشکیبا و غیر منطقی که با رفتار خود در کارمندان استرس ایجاد می کند؛ چنین مدیری معمولا با پرخاشگری سیلی از انتقادات را روی سر کارمندان خود خالی می کند و حق و حقوق او را به عنوان یک کارمند نادیده می گیرد. هنگام برخورد او با کارمندان، استرس به حداکثر می رسد و در نهایت رفتار های او باعث از بین رفتن انگیزه و دلگرمی در تیم می شود.
برخی نشانههای مدیر سمّی
- وظایف خود را به دوش شما گذاشته تا حریم امن خود را حفظ کند!
بین عملکرد رفتار مدیریتی یک رئیس سمی در مقایسه با یک مدیریت بهتر و شایسته تفاوتهای زیادی وجود دارد. رؤسای خوب همیشه کارمندان را توانمند میکنند. مدیران سمی تمایل دارند کارمندان را خردمدیریت کنند و همیشه کارشان را دوبار بررسی میکنند. ممکن است فکر کنید که هیچ مشکلی در این مورد وجود ندارد، متأسفانه اینجاست که افراد به خطا میافتند.
کارفرمایان سمی خردمدیریت را به جایی میبرند که کارمندان کلافه میشوند و به دنبال فرار میگردند. هنگامی که یک مدیر در کارهایی که وظیفه کارمندان نیست، به آنها فشار میآورد، کار هریک از آنها با جو بدبینی همیشگی چک میشود، اینگونه به کارمندان هشدار میدهد که به آنها اعتماد ندارد و ارزشی برایشان قائل نیست.
درواقع مافوق آنها هیچ ایمانی به مهارت و تواناییهایشان ندارد که منجر به نارضایتی شدید میشود. از این گذشته، طبق نظرسنجی مؤسسه گالوپ در سال ۲۰۱۵، بیش از نیمی از شرکتکنندگان، یک مدیر بد را دلیل اصلی خود برای ترک کار عنوان کردند.
- در سایه نشسته و شما را دعوت به تحمل داغی آفتاب میکند!
“اگر کارهای شما دیگران را ترغیب میکند که بیشتر رؤیاپردازی کنند، بیشتر بیاموزید، بیشتر انجام دهید و بیشتر شوید، شما یک رهبر هستید.” کویینسی آدامز
آیا رئیس شما همیشه پشت میز خود پنهان است و دیگران را به انجام کارهای خود مجبور میکند؟ کارفرمایان سمی با غرور بیش از حدشان شناخته میشوند که این ویژگی موجب میشود کارمندانشان را زیردست خود بگیرند و خود را بالاتر از آنها بدانند. آیا در یک مدیریت بهتر رییس اینگونه است؟ این افراد گرایشهای ضداجتماعی دارند و با تیم خود ارتباط برقرار نمیکنند.
این مسئله شکافی ارتباطی ایجاد میکند و موجب میشود کارمندان در تمام مدت در حالت گیجی بمانند؛ چراکه این رؤسا یعنی «مردان چند کلمهای» قادر به ابلاغ پیام خود نیستند. این به نوبۀ خود منجر به اشتباهات بیشتری میشود که اوضاع را حتی پیچیدهتر میکند. اگر رئیسان بیشتر اوقات با تیم خود ارتباط برقرار کنند یا از یک نرمافزار مدیریت بهتر برای این منظور استفاده کنند، این چرخۀ سرسخت به آسانی مهار میشود.
- فراری از رهبری و مربیگری.
بر اساس مطالعۀ گوگل، کارمندان به مدیرانی امتیاز میدهند که مهارتهای مربیگری بسیار بالاتری دارند؛ یعنی مهارت مدیران برای آنان مهم است. متأسفانه رئیسان سمی در این بخش از وضعیت خوبی بهرهمند نیستند. کافی است از هر رئیس سمیای بخواهید که فضای مربیگری را برای شما فراهم کند، میتوانید ببینید که چطور برخوردش تغییر میکند.
آنها وقتی مربیگری میکنند و کارمندان را آموزش میدهند، ناامید میشوند. حتی در برگزاری یک جلسۀ مربیگری میتوانید عدم تمایل آنها را احساس کنید. در نتیجه این جلسات فقط اتلاف وقت و منابع هستند و هرگز به اهداف وعده دادهشده نمیرسید.
- هیچ چیز و هیچ فردی برای آن ها اهمیت ندارد!
یکی دیگر از ویژگیهای رایج که شامل همۀ رؤسای سمی میشود، این است که آنها معتقدند که رشد شغلی دغدغۀ شخصی هریک از کارمندان است و آنها مسئول این مورد نیستند. در واقع، باید برعکس باشد. آنچه اکثر رئیسان سمی در تحقق آن ناکام هستند این است که سرمایهگذاری در رشد شغلی و پیشرفت شخصی کارمندان میتواند راهی طولانی را برای تقویت وفاداری و اعتماد به نفس طی کند و رضایت کارمندان را افزایش دهد.
وقتی کارمندان از شغل خود راضی هستند، میزان حفظ کارمندان به شدت افزایش پیدا میکند. هیچ شرکتی نمیخواهد کارمندان خود را از دست دهد، کارمندانی که میزان قابل توجهی برای استخدام و آموزش آنها هزینه کرده است. باید گفت در یک مدیریت بهتر اینگونه رفتار میشود. فرصتهای شغلی برای کارمندان خود فراهم کنید و ببینید که مدتی طولانی در کنار شما هستند.
اکثر رئیسان به کارمندان خود اهمیتی نمیدهند و آنها را به عنوان اشخاص به راحتی قابل تعویض میدانند. تنها چیزی که آنها را نگران میکند این است که آیا آنها وظایف خود را به درستی انجام میدهند یا نه. این نگرش به مدیران برچسب رؤسای سمی میزند.
اگر میخواهید کارمندانتان به شما احترام بگذارند و اعتماد کنند، باید از آنها مراقبت کنید. رهبران در مدیریت بهتر با کارمندانشان همدلی میکنند، به مشکلات آنها گوش میدهند و تمام تلاش خود را برای کمک به آنها میکنند. وقتی کارمندان احساس ارزشمندی میکنند، آنها هم با تقویت بهرهوری جبران میکنند.
- بلاتکلیف است!
چطور میتوانید انتظار داشته باشید که یک شخص تصمیم درستی بگیرد در حالی که به نظر میرسد خود مستأصل است و در جهات گوناگون حرکت میکند و از مدیریت بهتر اطلاعی ندارد؟ متأسفانه همانطور که توسط مطالعۀ گوگل نشان داده شده است، این اتفاقی است که در مورد رئیسان سمی رخ میدهد. در عوض یک رهبر خوب همیشه با یک چشمانداز و استراتژی، رهبری میکند که به این شکل میتواند تیم خود را فقط در یک جهت هدایت کند؛ جهت درست! مهمتر این است که دانستن اهداف خود از ابتدا، خطرات را کاهش داده و شانس موفقیت شما را افزایش میدهد.
اگر شما تحت تاثیر مدیر سمی قرار دارید باید اولین کاری که انجام میدهید این باشد که اعتماد به نفس تان را بالا نگه دارید. هیچ کسی اجازه ندارد با کنایه آمیز صحبت کردن، قلدری، بد اخلاقی و عدم قدر شناسی شما را تحقیر کند. برای اینکه در تله مدیر سمی قرار نگیرید، سعی کنید تا حد ممکن با این مدیران به صورت کمی صحبت کنید، مدیران سمی با به کار بردن واژه های کیفی و مبهم تلاش میکنند تا برچسب هایی به شما بچسبانند، مثل اینکه همه از تو شکایت دارند، همه کارهایت را بی دقت انجام میدهید، هیچ کسی نمی تواند با تو کار کند و … در پاسخ شما بگویید در شش ماه گذشته فقط یک مشتری از من شکایت کرده است. تمام کارهایی که باید انجام میدادم را درست انجام دادم و…!
بدون دیدگاه