این مقاله به مفهوم عزت نفس پرداخته است.

عزت نفس چیست؟ تفاوت آن با اعتماد به نفس چیست؟ دانلود پرسشنامه عزت نفس


پیشنهاد می‌کنیم پس از مطالعه مقاله، حتماً پرسشنامه عزت نفس را “از اینجا” تهیه و تکمیل کنید.

ماجرای عزت نفس

مقاله را با این مقدمه سه نکته‌ای آغاز می‌کنم که هرگاه در یک یادداشت، مقاله، کتاب، سخنرانی و…، متوجه شدید که دو مفهوم را معادل هم معرفی می‌کنند، کمی تردید کنید که چرا برای یک مفهوم واحد، باید دو برچسب متفاوت استفاده کنیم؟! این مقدمه مهم است چون خیلی زیاد شنیده‌ایم که عزت نفس و اعتماد به نفس را (آگاهانه یا ندانسته) به‌جای هم استفاده کرده‌اند در حالیکه “اعتماد به نفس”، مانند “حرمت نفس”، زیرمجموعه‌ای از “عزت نفس” است، نه معادل یا همتراز آن.

نکته دوم که باید به آن توجه داشت، خاصیت طیفی عزت نفس است. یعنی ما نمی‌توانیم ادعا کنیم که “عزت نفس نداریم” یا “عزت نفس کاملی داریم”. مفهوم عزت نفس، چیزی شبیه دما است. می‌توانید ادعا کنید که در خانه شما اتاقی وجود دارد که دما ندارد؟ خاصیت طیفی یعنی عزت نفس روی یک خط‌کش در حرکت است و در طول زمان متغیر است اما متوسط آن را می‌توانیم در هر دوره زمانی، اندازه بگیریم (ممکن است من امروز یک فروش عالی داشتم، عزت نفسم از متوسط بالاتر رفته است یا در سخنرانی امروزم موفقیت دلخواه را کسب نکردم که عزت نفسم را نسبت به متوسط، کاهش داده اما متوسط آن، ثابت است).

نکته سوم، بحث مراقبت از عزت نفس است. عزت‌نفس را مانند یک باغچه تصور کنید. با تمرین، آموزش و…، عزت‌نفس خود را ارتقا و بهبود می‌بخشید اما اگر از مراقبت غفلت کنید، ناگهان یک آدم احمق یا بیشعور که ممکن است فامیل درجه یک، دوست، همکار یا مدیر شما باشد، با کفش وارد باغچه شده، گُل‌های زیبا و با طراوت را لِه کرده و بیرون برود. پس مراقبت از عزت‌نفس، اگر نگوییم بیش از بهبود آن، حداقل در اندازه آن، از اهمیت برخوردار است. همانطور که اتومبیل خود را پس از کارواش، در مکان دور از آفتاب یا محافظت شده از باران پارک می‌کنیم.

اعتماد به‌نفس

اعتماد به‌نفس یا Self-Confidence، مفهومی وابسته و به معنای میزان باور و اعتماد آدم به توان و توانمندی‌های خودش است؛ یعنی نمی‌توانیم آن را “مستقل” به‌کار ببریم. مانند مفهوم ترس. من وقتی می‌گویم ترسیده‌ام، بلافاصله مخاطب می‌پرسد از چه چیزی؟ یا مانند پریدن. وقتی فردی می‌گوید پریدم، سؤالِ از کجا؟ دنباله‌ی آن خواهد بود در غیر اینصورت، پریدن خودش به تنهایی، مفهوم خاصی ندارد. بعد از مفهوم “اعتماد به نفس” نیز، بلافاصله باید از “در” استفاده شود در غیر اینصورت، نشان می‌دهد مفهوم را در جای درست به‌کار نبرده‌ایم یا به اشتباه از آن استفاده کرده‌ایم.

مثلاً، من اعتماد به نفس “در” سخنرانی دارم اما اعتماد به نفس در طراحی چهره با قلم ندارم. اگر فردی (به‌خصوص در عروسی و قسمت بانوان) به شما گفت که فلانی را دیدی چه اعتماد به نفس کاذبی دارد؟ بلافاصله بپرسید اعتماد به نفس کاذب در چه چیزی؟ آنگاه متوجه خواهید شد که اصلاً منظور ایشان، “اعتماد به نفس” نبوده است. اعتماد به نفس کاذب، زمانی وجود دارد که مثلاً من در تعمیر خودرو سررشته ندارم اما بلافاصله بعد از روشن شدن چراغ چک خودرو یا شنیدن صدایی ناآشنا، اتومبیل را متوقف کرده و درب موتور را بالا می‌زنم تا ببینم چه اتفاقی رخ داده است.

حتماً شما هم این تجربه را دارید یا حداقل شنیده‌اید که وقتی یک وسیله برقی منزل خراب می‌شود (یا خاموش)، آقایان بلافاصله با جعبه ابزار خود ظاهر، پیچ‌های آن را باز می‌کنند تا ببیند چه خبر شده؟ معمولاً اینگونه تصور می‌شود که مثلاً یک سوکت از جای خود بیرون آمده و وقتی پیچ‌ها را باز کنند، با دیدن سوکت که از جای خود بیرون آمده، عارضه‌یابی کرده و به‌سرعت می‌توانند آن را تعمیر کنند؛ وقتی پیچ‌ها باز و قاب برداشته می‌شود، ناگهان همه چیز در چهره ایشان تغییر کرده و معمولاً در سکوت، پیچ‌ها را بسته و آن را به تعمیرگاه می‌برند؛ این هم نشانه‌ای از اعتماد به نفس غیر واقعی یا کاذب است.

اکنون، شما نیز می‌توانید مصادیق زیادی از اعتماد به نفس “در” موارد مختلف را با خود مرور کرده و از این پس، این واژه را مبهم و به تنهایی، استفاده نکنید. نکته جالب این است که اگر در کتاب‌های مرجع و خوب روانشناسی (نه کتاب‌های لاطائل و بازاری مثل خودت باش جعفر، به خودت بیا اصغر، رها کن حشمت و…) نگاه کنید، به سختی و به ندرت چیزی به اسم اعتماد به نفس پیدا می‌کنید چون معمولاً جنس آن، مهارتی است و زیرمجموعه‌ای از عزت نفس قرار می‌گیرد.

تعریف دقیقی از عزت نفس

من معمولاً در یادداشت‌های خود، گریزی به کتاب “توهم آگاهی” نوشته آقای استیو اسلومن (Steven A. Sloman) می‌زنم چون باور دارم جامعه‌ی امروز، عمیقاً با آن درگیر شده است (م). آقای اسلومن در ابتدای این کتاب می‌گوید، در واقع ما خیلی وقت‌ها، فکر می‌کنیم که یک چیزی را بلدیم، دلیل این فکر کردن، استفاده زیاد از آن چیز است. عزت نفس هم از همان چیزها است که چون خیلی در طول روز شنیده یا استفاده می‌کنیم، گمان بر این داریم که مفهوم آن را نیز بلدیم اما ممکن است اینچنین نباشد. بیایید نگاهی به مقدمه آقای کریستوفر مراک (Christopher J. Mruk) در کتاب عزت نفس (Self-Esteem and Positive Psychology) داشته باشیم (م):

“ما هنوز به نقطه‌ای نرسیده‌ایم که اتفاق‌نظر قطعی بر روی تعریف عزت نفس وجود داشته باشد و بتوانیم به سادگی بگوییم که معنی عزت نفس چیست و عزت نفس یعنی چه؟”

کریستوفر مراک تحصیل‌کرده‌ی رشته‌ی روانشناسی است و درجه‌ی دکتری خود را در رشته‌ی روانشناسی بالینی دریافت کرده است. او علاقه‌ی ویژه‌ای به روانشناسی مثبت‌گرا و نیز بحث عزت نفس دارد و علاوه بر نگارش کتاب‌های متعدد در این حوزه، مسئولیت نگارش چند فصل تخصصی از کتاب‌های مرجع در این حوزه‌ها را نیز بر عهده داشته است.

کتاب عزت نفس و روانشناسی مثبت گرا

برای درک عزت نفس، باید توجه کنید که این مفهوم بر پایه دو اصل کلیدی بنا شده است:

الف. احساس ارزشمندی یا Worth؛

ب. احساس توانمندی یا Competence.

بنابراین، عزت نفس مفهوم دو بُعدی است که چهار وجه را تشکیل می‌دهد؛ برای درک بهتر این مفهوم، تصویری که در ادامه آمده است را ببینید. دو نمودار که محور افقی آن را احساس ارزشمندی و محور عمودی را احساس توانمندی تشکیل داده، چهار وجه عزت نفس را ایجاد کرده‌اند. زمانیکه ما احساس ارزشمندی قوی و احساس توانمندی بالایی داشته باشیم، در ناحیه “عزت نفس اصیل” قرار خواهیم گرفت.

اکنون، برای تشخیص موقعیت خود در این نمودار (به‌صورت سرانگشتی و سریع)، با احساس ارزشمندی و توانمندی آشنا خواهید شد. احساس ارزشمندی یا دوست‌داشتن خودم را می‌توان با این چند پرسش، مشخص کرد و حدود آن را روی نمودار، متوجه شد:

آیا من شایسته احترام هستم؟

آیا خودم برای خودم احترام قائل هستم؟

آیا نگرش مثبتی به خودم دارم؟

آیا به خودم حس خوبی دارم؟

آیا با خودم راحت هستم؟

آیا از آنچه هستم راضی‌ام؟

نگرش به توانمندی‌ها را نیز می‌توانید با چند پرسش زیر، محک بزنید:

آیا احساس می‌کنم کارهایی که به من سپرده می‌شود را به‌خوبی انجام می‌دهم؟

آیا زمینه‌های متعددی وجود دارد که در آن‌ها توانمند هستم؟

آیا اگر چیزی برایم مهم باشد و برایش تلاش کنم، برایم محقق می‌شود؟

آیا خودم را مستعد و توانمند می‌دانم؟

مراک توضیح می‌دهد که اگر صرفاً در یکی از دو مؤلفه قوی باشیم، ممکن است به صورت مقطعی، عزت نفس را تجربه کنیم، اما این تجربه به شکل پایدار و بادوام نخواهد بود. مثلاً فردی که احساس توانمندی نمی‌کند، اما احساس ارزشمندی دارد، در بخش‌های از زندگی به سمت خودشیفتگی سوق پیدا می‌کند. هم‌چنین شخصی که احساس توانمندی دارد، اما احساس ارزشمندی نمی‌‌کند، ممکن است احساس خوبی از حضور در جمع نداشته باشد، بنابراین از جمع فاصله بگیرد و به سمت انزوا تمایل پیدا کند.

نمودار چهار وجهی عزت نفس

خریداری و تکمیل پرسشنامه عزت نفس

تا اینجا، تلاش کردیم مفاهیم اولیه در ذهن شما روشن شود؛ اکنون پیشنهاد می‌کنیم برای اندازه‌گیری عزت نفس خود، “این پرسشنامه را خریداری کرده“، کامل نمایید تا در مباحث بعد، به کمک آن بتوانید برای خود، نقشه‌راه تدوین کنید.

این پرسشنامه، به شما کمک می‌کند با مفاهیمی آشنا شوید که ممکن است پیش از این، به آن‌ها توجهی نداشته‌ای در حالیکه تأثیر مستقیم در امتیاز عزت نفس شما دارند. لطفاً توجه داشته باشید که تکمیل هر پرسشنامه، در گام اول نیاز به صداقت بی‌رحمانه با خود دارد؛ گاهی اوقات، ما حتی دلمان می‌خواهد خودمان را گول بزنیم تا حس بهتری داشته باشیم که در این صورت، استفاده از پرسشنامه، یک هزینه اضافه و بدون نتیجه خواهد بود.

تلاش خواهیم کرد برای کمک به افرادی که در امتیاز عزت نفس، نمره پایینی کسب کرده‌اند، تمرین‌های علمی و اثبات شده را قرار دهیم تا پس از پایان مطالعه این مبحث، به یک دستاورد عملی رسیده باشید. نکته مهم این است که دروس و تمرین‌ها، در قسمت “آکادمی رُهام” بارگذاری خواهند شد که دسترسی به آن رایگان و برای تمام مخاطب‌ها، آزاد است؛ پس اگر این مطلب به شما کمک کرد، لطفاً برای دیگران نیز ارسال نمایید.

مهدی زارع پورمشاهده نوشته ها

من، مهدی زارع پور هستم. علاقمند یا بهتر است بگویم، عاشق علم و هنر مدیریت؛ با تأسیس رُهام سپهر تابان، تلاش دارم تا به کمک کار تیمی، بهره گیری از تجارب ارزنده دنیا و تخصص مدیریت، به ثروت آفرینی هرچه بیشتر کسب و کارهای کوچک و متوسط ایرانی، کمک کنم.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *