ماشینلباسشویی، دموکراسی، تنهایی
سال ۲۰۰۰ میلادی یک رئالیتیشوی تلویزیونی بهنام “خانه ۱۹۰۰“، همه را به فکر فرو برد. این برنامهی تلویزیونی، خانوادهی مُدرنی را نشان میدهد که تصمیم دارد به روش قدیمی زمان ویکتوریا زندگی کند (مثلاً فکر کنید یک خانواده ایرانی ساکن منطقه یک تهران که حتی برای تمیز کردن مدفوع گربههای خیابان هم خدمتکار دارند و تکنولوژی در آن زندگی حکومت میکند، تصمیم دارد برای مدتی به سبک مرسوم و حاکم در دوران پهلوی اول زندگی کند). این نمایش، از کانال چهار انگلستان و سپس به همراه تفسیر، از شبکه PBS امریکا پخش شد. چیزی که به وضوح از قدیم به یاد داریم این است که زنان مجبور بودند زمان زیادی را صرف شستن لباسها کنند، در کنار بسیاری از کارهای خانه که وقتگیر و از نظر فیزیکی سخت بود، لباس شستن هم ماجرای داشت. بهعنوان مثال، مادر خودم تعریف میکند که زمان تولدم، به دلیل شرایط جنگی و…، برای شستن لباس مجبور بودند در زمستان، یخ بشکنند! تصور این صحنه برای نسل جدید، از باور شخصیتهای “ارباب حلقهها” و “هریپاتر” نیز سختتر است.
این نمایش یادآوری عالی از این واقعیت بود که قرن بیستم شاهد انقلابی آرام اما ریشهدار در خانه و خانهداری بود؛ موجی از لوازم خانگی جدید ماهیت کار خانگی و زندگی زنان را دگرگون کرد. جالب است بدانید در سال ۱۹۰۰ میلادی، کار خانه مانند یک شغل تمام وقت، درگیری و صرف زمان لازم داشت؛ یعنی بهصورت متوسط هر زن در سال ۱۹۰۰، هر هفته ۵۸ ساعت مشغول به کارهای خانه بود؛ این عدد را مقایسه کنید با ۴۴ ساعت کار الزامی در هفته که قانون کار از آن صحبت میکند (۳۲ درصد بیشتر از قانون کار فعلی ایران). نکته جالب اینجاست که در سال ۱۹۷۵ میلادی (کمتر از صد سال)، این عدد به حدود ۱۸ ساعت در هفته کاهش داشته است؛ این اعداد و ارقام به دقت در یک مقاله پژوهشی بررسی شده است که میتوانید اصل مقاله را “ایــــنـــجــــا” بخوانید.
«انقلاب تجهیزات خانگی علیرغم اینکه در کنار فناوریهای جدید حاصل از صنعت که توسط انقلاب صنعتی دوم در اوایل قرن گذشته به وجود آمد، مهم است.»
آقای کریستین فردریک، ماهیت کارِ پُر زحمت خانه را اینگونه بیان میکند:
“در خانه روستایی ما در لانگ آیلند، تقریباً یک ساعت زمان لازم بود تا روزانه هفت لامپ نفتی قابل حمل را تمیز و پُر کنم. من با یک پمپ دستی آب را از مخزن نگه داشتم، سوپم را در یک اجاق گاز جعبهای قرار داده، با پایین و بالا انداختن اهرم آن، کاسه شوی بچهها را در یک ماشین لباسشویی غیرقابل تحمل از نوع عروسکی شسته و این لباسها را با ذغال گرم شده صاف میکردیم. من از یک جارو و یک پاک کننده روغن روی زمین استفاده میکردم!”
به گفته اقتصاددانان، نیروی محرکه این انقلاب خانگی (عامل گسترش سریع)، کاهش «قیمت زمانی» لوازم خانگی – تعداد ساعات کار مورد نیاز برای تأمین هزینه آنها – بود. با کاهش قیمتها، خانوادههای بیشتری توانستند این وسایل را خریداری کنند که باعث صرفهجویی قابل توجهی در زمان و کاهش مشقت بار کارِ خانه میشد؛ چیزی که در ابتدا فقط ثروتمندان از آن لذت میبردند، در نهایت به امری همگانی تبدیل شد. تبلیغکنندگان نیز نقش کلیدی داشتند و با تأکید بر رهایی از زحمتهای کارِ خانه که داشتند، لوازم خانگی را برای زنان تبلیغ میکردند.
چگونگی ایفای نقش!
کاملاً بدیهی و روشن است که وقتی یک خانم قرار بود در هفته ۵۸ ساعت کار کند، فرصتی برای خودش باقی نبود اما با کاهش این عدد (تصویر را ببینید)، زمان آزاد زیادی برای او ایجاد شد تا بتواند به خودش بیشتر توجه داشته و از سوی دیگر، بتواند وارد بازار کار شده و درآمد کسب کند. خانوارها در کشورهای فقیرتر، مجبور هستند زمان بیشتری را صرف نظافت و پخت و پز کنند زیرا دسترسی به لوازم خانگی مدرن و نوآوری های تکنولوژیک، کندتر از کشورهای ثروتمندتر است. به عنوان مثال، در سال ۲۰۰۵ تنها ۳۶% و ۶۴% از خانوارها در برزیل و مکزیک به ترتیب صاحب ماشین لباسشویی بودند در حالی که ۸۲% مردم در امریکا، ماشین لباسشویی داشتند. اکنون تصور کنید که به همین دلایل به ظاهر ساده، خانواده فقیر، ممکن است همچنان در فقر مانده و یک ثروتمند که هوشمند نیز باشد، به ثروت خود اضافه کند (این موضوع جای بحث و نقد زیاد دارد، در شمایل کلّی به آن نگاه کنید).
لوازم خانگی همچنین نقشهای جنسیتی سنتی و مزایای تقسیم سخت کار بین شوهران نانآور خانه و همسران خانهدار را به چالش میکشد و به کاهش نرخ ازدواج کمک میکند؛ چگونه؟ زمان آزاد برای زن بیشتر میشود، فرصت پرداختن به خودش بالا رفته، میتواند به کار بیرون مشغول و درآمد کسب کند؛ در این شرایط، حفظ استقلال و زندگی در تنهایی، انتخاب جذابی برای برخی از خانمها است.
همین لباسشویی به ظاهر آرام…
بنابراین، بله، همین ماشین لباسشویی به ظاهر آرام، تأثیر بسیار زیادی در دموکراسی، توسعه جامعه و تغییر سبک زندگی زنان بازی کرده است. ورود لوازم خانگی – ابزاری برای پخت و پز و نظافت که امروزه به عنوان ابزارها و وسایل ساده آن را بدیهی می دانیم – “موتور رهایی” برای زنان بود که نه تنها نحوه اداره خانهها، بلکه ساختار جامعه را متحول ساخت. اما موضوع این مقاله به “مدیریت کسب و کار” چیست؟
سالهای زیادی است که در کشور ما، سیاست افزایش جمعیت تبلیغ میشود اما با همان ابزار پنجاه سال قبل و بدون توجه به آنچه در حال رخ دادن است. روز به روز سطح تکنولوژی بالاتر رفته و نقش آن در سبد خانوار پررنگتر است؛ در این شرایط، ویژگیهای رفتاری نسل جدید و سایر عوامل فرهنگی را نیز اضافه کرده و ببینید چطور سیاستهای منسوخ میتوانند ما را گول بزنند.
اکنون در ابعاد کوچکتر، مدیر کسب و کاری را تجسم کنید که فقط چند روش از قبل بلد است که قدیم جواب خوبی داشته اما امروز، هر چه تلاش میکند نمیشود و چون درکی از تغییرات، محیط و… ندارد، طبیعتاً بقیه را مقصر میداند نه خودش را؛ برای همین تأکید میکند: “کاری کنید که کارمندانم اصلاح شوند!”
بدون دیدگاه